شورش علیه مولا امیر المومنین علیه السلام
طبری و ابن اثیر نوشته اند: عایشه با تعبیر از عثمان به نعثل میگفت: اقتلوا نعثلا فقد کفر. یعنی بکشید نعثل (عثمان) را، قطعا او کافر شده است. ابنام کلاب وی را بدین دو بیت مخاطب قرار داد:
فمنک البداء و منک الغیر... و منک الریاح و منک المطر
و انت امرت بقتل الامام... و قلت لنا انه قد کفر
و خاطر نشان کرد: تو خود امر به قتل عثمان نمودی و به ما گفتی او کافر شده است. بعد از قتلش هم به خون خواهی وی برخواستی. پس آغاز و انجام ماجرای قتل عثمان و خون خواهی وی همه از ناحیه تو بوده است. (۱)
طبری میگوید: عایشه (بعد از قتل عثمان) به مکه بازگشت و بر در مسجد الحرام فرود آمد و از آنجا به طرف حجر الاسود رفت. مردم پیرامونش گِرد آمدند. در آنجا عایشه گفت: ایّها النّاس! عثمان مظلومانه کشته شد. به خدا قسم! من خون او را مطالبه میکنم. و از این راه فتنه و آشوبی پدید آورد تا انتقام خود را از علی - علیه السّلام - محبوب پیغمبر و برادر خوانده آن حضرت بگیرد. (۲)
با اینکه مولا علی - علیه السّلام - نه قاتل عثمان بود
و نه کسی را تحریک به قتل او نمود و نه راضی به کشته شدن وی بود، چنانکه تمام منصفین امت اسلام و بیگانگان میدانند.
به هر حال عایشه به بهانه مطالبه خون عثمان، بعد از آن همه ضدیت که با آن حضرت داشت و واداشتن مردم در مقابل او و سخنانی که درباره او گفت، بر ضد امیرالمؤمنین؛ امام بر حق سر به شورش برداشت! حفصه نیز میخواست با عایشه همراه شود و در جنگ شرکت کند اما برادرش عبدالله بن عمر جلوی او را گرفت. (۳)
در حالیکه خداوند متعال در سوره احزاب راجع به فرمانی که به زنان پیامبر داده است، میفرماید: "در خانه هایتان قرار گیرید و مانند زمان جاهلیت نخستین نگردید، نماز بخوانید و زکات بدهید و خدا و پیغمبر را اطاعت کنید" (سورة الاحزاب: ۳۳)
ولی عایشه بعد از انجام گرفتن کار بیعت امیرالمؤمنین و اجماع اهل حل و عقد بر آن - که پیش از همه طلحه و زبیر از سابقان در اسلام، بیعت نمودند - بر ضد حضرت سر به شورش و انقلاب برداشت!
این شورش را از خانه اش - که خداوند به وی دستور داده بود در آن قرار گیرد - آغاز کرد. او و همراهانش در حالی که سوار شتران بودند و سه هزار نفر از مردم فرومایه و اوباش عرب آنها را ساربانی میکردند، و با نهایت تأسف، طلحه و زبیر - که پیمان خود را با امیرالمؤمنین نقض کردند نیز در میان آنها بودند - قیام خود را آغاز کرد.
فرماندهی این شورش با شخص عایشه بود! اوامر را صادر میکرد و سپاهیان
را سرو سامان میداد، امرای لشکر را نیز او عزل و نصب میکرد! (۴)
عایشه با لشکر خود از کوهها بالا رفت و به درّهها پایین آمد و دشت و بیابان را زیر پا گذاشت، تا آنکه پس از قطع منازل و طی مراحل، به بصره رسید. حکمران بصره عثمان بن حنیف انصاری بود.
عایشه در بصره دستور قتل هفتاد نفر از نگهبانان بیت المال آنجا را صادر کرد تا بر اموال موجود در آن دست یابند. (۵) همچنین مسعودی مینویسد: عایشه سبب کشته شدن بیست هزار نفر مسلمانی شد که شهادت میدادند لااله الا الله محمدرسول الله. (۶) در کتاب العقدالفرید آمده است که این تعداد ۲۵ هزار نفر بوده اند. و یعقوبی و نجمی گفته اند که این تعداد ۳۰ هزار نفر بوده است!
سپاهیان عایشه بعد از زد و خورد خونینی، بصره را گشودند و به دنبال آن فجایعی روی داد که همه سیره نویسان و مورّخان نوشته اند و آن را "جنگ کوچک جمل" نامیده اند.
ورود آنها قبل از آمدن علی - علیه السّلام - به بصره بود. (۷) وقتی علی - علیه السّلام - به بصره آمد، عایشه و همراهانش بصره را به روی آن حضرت بستند و به دفاع از شهر پرداختند.
امیرالمؤمنین از هر اقدامی بر ضدّ او خودداری کرد و با نرمش و مهربانی او را دعوت به صلح و آرامش کرد، ولی عایشه اصرار به جنگ ورزید و جنگ را آغاز کرد. حضرت نیز چاره ای ندید، جز اینکه به فرمان آیه: فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتّی تَفی ءَ اِلی اَمْرِ اللّهِ؛ (حجرات/۹) یعنی: با فرقه سرکش
جنگ کنید تا به امر خدا بازگشت کنند. عمل نماید، لذا وارد جنگ شد و سپاهیان آنها را شکست داد و بصره را فتح کرد، لکن بعد از کوشش بسیار که اهل ایمان متحمل صدمات زیادی شدند. و این جنگ را "جنگ بزرگ جمل" مینامند.
این دو واقعه در تاریخ اسلام مانند جنگهای صفین، نهروان، بدر، احد و احزاب به تواتر رسیده و همه از آن آگاهی دارند.
عموم مورّخانی که وقایع سال ۳۶ را نوشته اند، به تفصیل، حوادث و رویدادهای جنگ جمل را شرح داده اند. کسانی که در کتب معاجم و تراجم، شرح حال علی - علیه السّلام - و عایشه و سران جمل را نوشته اند، از جنگ جمل به اجمال و تفصیل، سخن به میان آورده اند. (۸)
ارزیابی عمل عایشه!
برای شناخت عمل عایشه! در جنگ با امیرالمؤمنین - علیه السّلام - کافی است آنچه که پدرش ابوبکر روایت میکند که گفت: دیدم پیغمبر - صلّی اللّه علیه وآله - خیمه ای زده و تکیه به یک کمان عربی داده است. علی و فاطمه و حسن و حسین - علیهم السّلام - در خیمه بودند.
پیغمبر - صلّی اللّه علیه وآله - فرمود: ای مردم! من در صلح هستم با هر کس که با اینان که در خیمه هستند صلح کند، و در جنگم با هر کس که با آنها بجنگد. و دوستم با کسی که اینان را دوست بدارد. دوست نمی دارد ایشان را مگر سعادتمند حلال زاده، و دشمن نمی دارد آنها را مگر شقی حرامزاده. (۹)
تأسف عایشه از برپایی جنگ جمل
ابن اثیر مینویسد: روزی در حضور عایشه نامی
از جنگ جمل به میان آمد. پرسید: مردم آن جنگ را هنوز به یاد دارند؟ گفتند: بلی. گفت: چقدر دوست داشتم که در آن روز، در جنگ شرکت نکرده بودم و در خانه خود چون سایر زنان پیامبر مینشستم! در خانه نشستن همانند سایر همسران پیامبر برای من ارزشمندتر از آن بود که از پیامبر ده فرزند نام آور همچون عبدالله بن زبیر و عبدالرحمن بن حارث داشتم! (۱۰)
همچنین عایشه گفته است: به راستی جنگ جمل مانند استخوانی در گلویم مانده است! ای کاش قبل از آن روز مرده بودم. یا در شمار فراموش شدگان قرار داشتم! (۱۱)
*****
(۱) تاریخ طبری ۴/۴۰۷ و ۴۵۹ و ۴۶۵، کامل ابن اثیر ۳/۸۰.
(۲) تاریخ الطبری ج ۵ / ۱۷۲، الکامل فی التاریخ ج ۳ / ۱۰۵، الغدیر ج ۹ / ۸۰، تذکرة الخواص ص ۶۴
(۳) شرح نهج البلاغه ابن أ بی الحدید، ج ۲، ص ۸۰
(۴) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲، ص ۸۰
(۵) تاریخ طبری ج۳ ص۴۸۶
(۶) مروج الذهب مسعودی ج۲ ص۳۷۱
(۷) تاریخ الطبری ج ۴ / ۴۷۴، أنساب الاشراف للبلاذری ج ۲ / ۲۲۸، أسد الغابة ج ۲ / ۳۸، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ج ۲ / ۴۸۱ ط ۱.
(۸) أحادیثام المؤمنین عائشة ق ۱ / ۱۲۱ - ۲۰۰، الجمل للشیخ المفید ط الحیدریة، مروج الذهب ج ۲ / ۳۵۹ - ۳۶۰، أسد الغابة ج ۱ / ۳۸۵ وج ۲ / ۱۱۴ و ۱۷۸ وج ۴ / ۴۶ و ۱۰۰ وج ۵ / ۱۴۳ و ۱۴۶ و ۲۸۶، الاصابة ج ۱ / ۲۴۸ و ۵۰۱ وج ۲ / ۳۹۵، سبیل النجاة
فی تتمة المراجعات ص ۱۰۴ تحت رقم
(۹) این حدیث به نقل از ابوبکر در کتاب عبقریة محمد تألیف استاد عباس محمود عقاد، تحت عنوان پیغمبر و امام و صحابه، آمده است.
(۱۰) اسدالغابة ۳/۲۸۴ – طبقات ابن سعد ۵/۱
(۱۱) بلاغات النساء ص ۸
تیرباران کردن جسد امام حسن ع به دستور عایشه
- ۹۶/۱۲/۱۴