عائشه: پیامبر خدا در چنگال سحر!
در صحیح بخاری و مسلم از عایشه نقل شده است: پیامبر را سِحر کردند به طوری که در اثر سحر، ادراک معمولی خود را از دست داده بود. و کاری را که نکرده بود خیال میکرد انجام داده است. مثلا میپنداشت غذا خورده، در صورتی که نخورده بود. و خیال میکرد نماز خوانده در حالیکه نماز نخوانده بود. و... اثر آن سحر چنین بود.
این حالات همچنان ادامه داشت، تا اینکه یک روز به من گفت: ای عایشه! دو فرشته آمدند بالای سر و پایین پای من نشستند. و حقیقت حال را به من خبر دادند. آن فرشته که بالای سر من نشسته بود از فرشته پایین پا پرسید: او را چه
می شود؟ فرشته دیگر جواب داد: سحرش کرده اند. لبیدبن اعصم یهودی او را سحر کرده است! پرسید: با چه سحرش کرده اند؟ جواب داد: با شاخه درختان خرما، و چند چیز
دیگر که نام برد، و گفت: با مجموعه اینها سحر انجام گرفته است. پرسید: کجاست؟ جواب داد: در چاه ذی اروان است.
آنگاه پیامبر با اصحاب خویش بر سر آن چاه رفت و برگشت. سپس گفت: ای عایشه! آب آن چاه آن قدر از اثر آن سحر تغییر یافته بود که به رنگ حنا در آمده بود. و شاخههای درختهای خرمایی که پیرامون آن بودند. همه به صورت سر شیطان در آمده بودند.
در روایت دیگر مساله به صورت بدتری در میآید. و قبح آن آشکارتر میشود. روایت میگوید: آن قدر سحر بر پیامبر تاثیر گذاشته بود که گاه میپنداشت با یک تن از همسرانش هم بستر شده است. در صورتی که چنین نبود! (۱)
تهمت سحر شده و مجنون، دقیقا همان تهمتی است که کفار و مشرکین به انبیاء و مخصوصا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله میزدند و آن را علت عدم ایمان خود بیان میکردند:
إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورا. (اسراء/۴۷) یعنی: آن مردم ستمکار گویند که شما (پیامبر اکرم ص) جز شخصی مفتون و سحرزده را پیروی نمی کنید!
و همچنین میفرماید: فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسی مَسْحُوراً (اسراء/۱۰۱) یعنی: فرعون گفت: ای موسی من تو را سحر شده و مختل الحواس میدانیم.
و کفار خطاب به حضرت رسول صلی الله علیه و اله گفتند: وَ یَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِکُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُون.
(صافات/۳۶) یعنی: و گفتند آیا ما به خاطر شاعر دیوانه ای دست از خدایان خود برداریم؟!
اگر تهمت عایشه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله حقیقت داشت، آنگاه اصل نبوت و رسالت پیامبر زیر سوال میرفت. زیرا پیامبری که ممکن است سحر شود و نفهمد که چه میگوید و چه کار انجام میدهد هیچ اعتمادی به او نیست. از کجا معلوم هنگام خواندن قرآن بر مردم و یا تشریح احکام اسلامی سحر شده و مجنون نبوده است. اضافه بر اینکه قرآن میفرماید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از هوی و هوس سخن نمی گوید و هرگاه لب میگشاید سخن از وحی الهی میگوید و لا غیر.
*****
(۱) بخاری کتاب بدء الخلق باب صفة ابلیس و جنوده ۴/۱۲۲ چ بولاق، و کتاب الطلب باب السحر باب هل یستخرج السحر ۷/۱۳۷ و ۱۳۸، مسند احمد ۶/۵۰ و ۹۶ و ۶۳ و ۵۵، الطبقات الکبری ۲/۴، مسلم کتاب السلام ج۴۳، ابن ماجه کتاب الطب باب السحر ۲/۱۱۷۳ ح۳۵۴۵.
- ۹۶/۱۲/۱۴