عـــبـــدالـــقـــائـــمـــ🌷

سلسه پژوهش های اعتقادی

عـــبـــدالـــقـــائـــمـــ🌷

سلسه پژوهش های اعتقادی

عـــبـــدالـــقـــائـــمـــ🌷

بسمه تعالی
من از حکم و فرمان حق نگذرم
اگر بگذرد تیغ خصم از سرم
...
گفتند آن یهودان چندان دروغ و بهتان
بر عیسی بن مریم، بر مریم و حواری
من کیستم که بر من نتوان دروغ گفتن
نه قرص آفتابم نه ماه ده چهاری

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه

تبعید ابوذر غفاری به ربذه

جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ب.ظ


بلاذری روایت کرده که وقتی عثمان، بخشش‌های آنچنانی را در حق مروان بن حکم روا داشت و به حارث بن حکم بن ابی العاص ۳۰۰۰۰۰ درهم و به زید بن ثابت انصاری ۱۰۰۰۰۰درهم داد. 

ابوذر می‌گفت: تهیه کنندگان گنج‌ها را مژده بده به کیفری دردناک، و این آیه را تلاوت می‌کرد: 

وکسانی که زر و سیم را تل انبار می‌کنند و در راه خدا به مصرف نمی رسانند نوید ده ایشان را به کیفری دردناک. 

مروان این سخنان را به عثمان رساند. و او برده ی خود، ناتل، را به سوی ابوذر فرستاد که از این سخنان که به گوش من می‌رسد دست بکش. 

ابوذر گفت: آیا عثمان مرا از خواندن نامه ی خدا و از نکوهش کسی که دستور او را رها کرده منع می‌کند به خدا که اگر خشنودی خدا را با خشم عثمان به دست آرم نزد من بهتر و محبوب تر است از این که با خشنود ساختن عثمان 

خدا را به خشم آرم. 

همچنین ابوذر کارهائی را که معاویه می‌کرد ناپسندیده می‌شمرد. معاویه برای جلب رضایت او بارها برایش پول فرستاد از جمله اینکه یکبار ۳۰۰ دینار طلا برای او فرستاد ولی ابوذر گفت: اگر این‌ها از سهمیه ی حقوق امسالم است که از دادن آن خودداری کرده بودید، آن را می‌پذیرم و اگر جایزه و بخششی است مرا نیازی به آن نیست. 

معاویه، خضراء (کاخ سبز) را که در دمشق ساخت - ابوذر به او گفت: اگر این از مال خداست که خیانت کرده ای و اگر از مال خودت است که اسراف است معاویه خاموش ماند. 

ابوذر می‌گفت: به خدا کارهائی شده که نیک نمی شناسم و به خدا سوگند که این‌ها در کتاب خدا و سنت پیامبرش نیست و به خدا حقی را می‌بینم که خاموش می‌شود و باطلی را که زنده می‌شود و راستگوئی را که تکذیب می‌شود و سنتی را که از پرهیزگاری به دور است و شایسته مردمی را که حقوق ایشان ربوده می‌شود. 

حبیب بن مسلمه به معاویه گفت: ابوذر شام را بر تو تباه خواهد کرد اگر شما نیازی به آن جا دارید اهل آن را دریابید. 

معاویه در این باره با عثمان مکاتبه کرد و عثمان به معاویه نوشت: جندب (نام ابوذر در زمان جاهلیت) را بر ناهموارترین مرکب‌ها سوار کن و او را از راهی دشوار بفرست. 

معاویه او را با کسی فرستاد که شبانه روز مرکبش را براند و چون ابوذر به مدینه آمد می‌گفت: کودکان را به کار می‌گماری و چراگاه اختصاصی درست می‌کنی 

و فرزندان آزاد شده‌ها را به خود نزدیک می‌کنی. 

عثمان به نزد او فرستاد که به هر سرزمینی خواهی ملحق شو. 

گفت به مکه گفت نه گفت پس بیت المقدس گفت نه گفت پس به بصره یا کوفه گفت نه من تو را می‌فرستم به ربذه، پس او را به آن جا فرستاد و همچنان در آن جا بود تا درگذشت. 

در رابطه با تبعید ابوذر به ربذه توسط عثمان روایات فراوانی در حد تواتر به ما رسیده است که ما در اینجا برخی از این مصادر را نقل می‌کنیم: 

***** 

الغدیر للامینی ج ۸ / ۲۹۲ - ۳۸۶، أنساب الاشراف للبلاذری ج ۵ / ۵۲ - ۵۴، صحیح البخاری ک الزکاة والتفسیر، الطبقات لابن سعد ج ۴ / ۲۳۲، مروج الذهب ج ۲ / ۳۳۹، تاریخ الیعقوبی ج ۲ / ۱۴۸ ط الغری، شرح ابن أبی الحدید ج ۱ / ۲۴۰ - ۲۴۲ ط ۱، فتح الباری ج ۳ / ۲۱۳، عمدة القاری ج ۴ / ۲۹۱.


  • Ja Abdi

عثمان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی