ساق پای خداوند!!
ابوسعید میگوید:
سمعت النبی صلی الله علیه و آله یقول: یکشف ربّنا عن ساقه، فیسجد له کلُّ مؤمن و مؤمنة و یبقی من کان یسجد فی الدنیا رئاءً و سمعة، فیذهب لیسجد، فیعود ظهره طبقا واحدا.
از رسول خدا شنیدم که میگفت: در روز قیامت خداوند ساق پای خود را نشان میدهد و تمام مردان و زنان با ایمان، در مقابل خدا به سجده میافتند و افرادی که در دنیا از روی ریا و سمعه سجده مینمودند باقی میمانند.
صحیح بخاری، کتاب تفسیر، باب تفسیر سوره « ن »، باب ۲، ح ۴۹۱۹، ج ۳، ص ۳۱۵.
عجا!
زمانی که در قیامت، ساق پای بزرگی بر جمیع خلایق نمایان میشود، از کجا مردمان میفهمند که آن ساق پا متعلق به خداست؟!!
شاید آن ساق پا، نشانه خاصی دارد یا العیاذ باللّه خداوند روی ساق پای خودش با خالکوبی نوشته است: من خدایم!!
پناه به ذات اقدس الهی میبریم از این « مزخرفات »
أن رجلاً سأل ابن عمر: کیف سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول فی النجوی؟ قال: یدنو أحدکم من ربه حتی یضع کنفه علیه، فیقول: عملت کذا و کذا؟ فیقول: نعم، و یقول:
ص: ۵۰
عملت کذا و کذا؟ فیقول: نعم، فیقرّره ثم یقول: انی سترت علیک فی الدنیا، فأنا أغفرها لک الیوم.
مردی از ابن عمر درباره نجوی پرسید. گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میگفت: همانا خداوند به مؤمن نزدیک میشود و کنف خود را بر او مینهد و او را میپوشاند و میگوید: آیا فلان گناه را به یاد میآوری؟ و این را دوباره میپرسد و در هر دو بار (آن فرد) میگوید: آری، ای پروردگار من.
تا آنکه به همه گناهان اعتراف میکند و خود را در هلاکت میبیند. خدا به او میگوید: من در دنیا آن را پوشاندم و امروز تو را میآمرزم.
صحیح بخاری، کتاب الادب، باب ستر المؤمن علی نفسه، باب ۶۰، ح ۶۰۶۹، ج ۴، ص ۱۰۴ و کتاب تفسیر، باب تفسیر، سوره هود، با ۴ ح ۴۶۸۵، ج ۲، ص ۲۴۲ و...
صحیح مسلم، کتاب التوبه، باب قبول توبة القاتل و ان کثر قتله، باب ۸، ح ۵۲، ج ۴، ص ۲۱۲۰.
سنن ابن ماجه، مقدمه باب فیما انکرت الجهمیة، باب ۱۳، ح ۱۸۴، ج ۱، ص ۶۵.
در این حدیث جعلی نیز خداوند مانند بشری فرض شده که به بنده ای نزدیک میشود و با او گفتگو میکند!!
و این در حالی است که انسانها هرجا باشند خدا با آنهاست « هُوَ
ص: ۵۱
مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ » [۱] و از رگ گردن نیز به انسانها نزدیکتر است « وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ » [۲]
و از آنجا که خداوند متعال طبق دلایل قطعی عقلی و نصوص دینی نه جسمانی است و نه شباهتی به مخلوقات خویش دارد، مراد از نزدیکی بدون انقطاع خداوند متعال به بندگان و مخلوقات خویش، علم و حاکمیت مطلق خداوند بر مخلوقات خویش است و هیچ ذره ای در آسمانها و زمین موجود نیست، مگر اینکه به اعطای الهی موجود است و خداوند بر آن علم دارد و خداوند بر ذره ذره ملکول و هستی او، بدون انقطاع حاکم است و این است توحید ناب که در سراسر تعالیم نورانی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به چشم میخورد.
----------
[۱]: سوره حدید، آیه ۴.
[۲]: سوره ق، آیه ۱۶.
[عجایبی از صحاح : نقدی جامع بر صحاح سته اهل سنت - صفحه۴۹]
- ۹۶/۱۲/۲۱