علت آنکه محبت با اهل بیت پیغمبر (ع) دلیل بر حلال زادگى است و دشمنى با آنها در أثر خبث ولادتست
۱- حدیث کرد مرا پدرم از... از حضرت صادق از آباء کرام خود علیهم السّلام از حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله که میفرمود: کسى که دوست بدارد ما خاندان نبوت را باید حمد کند خدا را بر أولین نعمت که بر او ارزانى شده، عرضکردند: اولین نعمت چیست؟ فرمود: حلال زادگى، و دوست نمیدارد ما را مگر مؤمن حلال زاده.
۲- حدیث کرد مرا... از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام که میفرمود: هر کس بصبح کند و دوستى ما را در قلب خود بیابد حمد نماید خدا را بر ابتداى نعمت که او عنایت شده، عرضکردند: ابتداى نعمت کدامست؟ فرمود: حلال زادگى.
۳- حدیث نمود ما را... از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله میفرمود: یا على هر که مرا و تو را و امامهایى که از نسل تو هستند دوست بدارد باید بر حلال زادگى خود خدا را حمد (و شکر) نماید، زیرا دوست نمیدارد ما را مگر آن کسى که حلال زاده باشد، و ما را دشمن نمیدارد مگر حرام زاده.
۴- حدیث کرد ما را... از أبو زبیر مکى که گفت دیدم جابر (بن عبد اللَّه انصارى) را در حالى که عصائى در دست داشت و بخانهها و مجالس و مجامع انصار میرفت و میگفت:
علىّ خیر البشر فمن أبى فقد کفر، على علیه السّلام بهترین مردم است (از حیث علم و عدالت و اخلاق و بررسى بحال فقراء و نوع دوستى) و هر کس قبول نداشته
علل الشرائع / ترجمه مسترحمى، النص، ص: ۳۰۲
باشد کافر است، اى گروه انصار بگوئید و عرضه کنید محبت على علیه السّلام را بفرزندان خود و هر یک از ایشان که قبول نکردند و زیر بار محبت على علیه السّلام نرفتند بمادرش نگاه کنید (و به بینید که کجا مرتکب گناه شده و دامنش به بیعفتى آلوده گردیده که این فرزند بوجود آمده).
۵- حدیث کرد ما را... از حضرت صادق علیه السّلام که میفرمود: هر کس محبت ما اهل بیت را در قلب خود یافت باید بسیار دعا در حق مادر خود نماید که خیانت بپدرش ننموده (و دامن عفت و عصمت خود را نیکو حفظ کرده).
۶- حدیث کرد ما را... از امّ السلمه (رضی الله عنه) که گفت شنیدم از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که بعلى علیه السّلام میفرمود: دشمن نمیدارد تو و اولادهاى تو (ائمه علیهم السّلام) را مگر سه طائفه: أولاد زنا، منافق، و کسى که مادرش در حال حیض باو حامله شده.
۷- حدیث کرد ما را... از جابر بن عبد اللَّه انصارى که گفت در منى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله و سلم بودیم و مردى را دیدیم که گاهى در رکوع و گاهى در سجده بود (و نماز را با کمال طمأنینه بجا مى آورد) و گاهى تضرع و مناجات میکرد با خدا، عرضکردیم: یا رسول اللَّه این مرد چقدر نیکو نماز میخواند،
آن حضرت فرمود: این همان کسى است که پدر شما (آدم) را از بهشت بیرون کرد، پس امیر المؤمنین علیه السّلام پیش او رفت و او را بلند کرد و چنان بزمین زد که گوئى دنده هاى راست او داخل دنده هاى چپ او شد، و دنده هاى چپ او داخل دنده هاى راست او شد، و فرمود:
تو را میکشم ان شاء اللَّه، بعرض رسانید نباید مرا بکشید زیرا خداوند مرا مهلت داده تا وقت معلوم (و معین نزد خودش و شما) چه شده است که قصد کشتن مرا نموده اى بخدا قسم دشمن ندارد کسى تو را مگر آنکه سبقت گرفته است نطفه من برحم مادرش پیش از رسیدن نطفه پدرش، و در حقیقت شریکم من در اموال و اولاد دشمنان تو، همچنان که خداوند در کتاب محکم خود قرآن فرموده: وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ، شرکت نما با ایشان در اموال و فرزندانشان.
حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: راست گفت یا على، دشمن نمیدارد کسى تو را
علل الشرائع / ترجمه مسترحمى، النص، ص: ۳۰۳
از قریش مگر زنازاده و نه کسى از انصار مگر یهودى (که منافق باشد و بصورت ظاهر اظهار اسلام نموده براى طمع) و از عرب کسى که در نسبش اتهامى باشد (بزنازادگى) و از سایر مردم که شقى باشند، و از زنها آن زنى که سلیطه و هر جایى و آلوده به بى عفتى باشد و سپس آن حضرت توجه کرد بأنصار و فرمود: عرضه کنید بفرزندان خود محبت على را و هر یک از آنها که اجابت کرد و على علیه السّلام را دوست داشت فرزند شما است، و هر
یک از ایشان که اظهار دشمنى نمود بدانید که از شما نیست.
جابر گوید؟ از آن وقت ببعد محبت على علیه السّلام را بفرزندان خود عرضه میکردیم و هر کدام از ایشان که اظهار محبت و دوستى مینمودند میدانستیم که فرزند خود ما است و هر یک از آنها که قبول محبت و دوستى نمیکردند او را نفى ولد میکردیم (و میفهمیدیم که از طریق نامشروع بوجود آمده).
۸- حدیث کرد ما را... از ابن عباس که میگفت: بدانید اى گروه مردم خداى تعالى خلقى را آفریده که از نسل آدم ابو البشر نیستند و همیشه لعنت میکنند دشمنان حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام را گفتند: این خلق کیانند که لعنت مینمایند دشمنان على علیه السّلام را؟
گفت قنابر (قنارى) هستند که در سحرها میگویند: اللهم العن مبغضى علىّ أللهم أبغض من أبغضه و احب من أحبه، خدایا لعنت کن دشمنان على را، خدایا دشمن بدار دشمنان على را، و دوست بدار دوستان على را.
۹- حدیث کرد ما را... از سلمان فارسى رضى اللَّه عنه که میگفت: وقتى جمعى بعلى علیه السّلام بد میگفتند، شیطان آمد و در برابر ایشان ایستاد، گفتند که کیستى گفت منم أبو مرّه، گفتند: آیا شنیدى کلام و سخنان ما را؟ گفت آرى شنیدم، و بدا بحال شما که سبّ میکنید مولاى خود على بن ابى طالب را.
گفتند: از کجا دانستى که على مولاى ما است؟ گفت: از قول پیغمبر (مبعوث شده بسوى) شما که فرموده:
من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله
، اى گروه مردم هر که من
مولا و پیغمبر
علل الشرائع / ترجمه مسترحمى، النص، ص: ۳۰۴
او هستم على مولا (و صاحب اختیار و امام) او است (و سپس دعا کرده در حق دوستان على علیه السّلام و نفرین نموده در حق دشمنان او و میفرماید) خدایا دوست بدار هر که على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر که دشمن میدارد حضرتش را، و یارى کن یارى کنندگان على را و سرنگون نما هر که با آن حضرت میجنگد.
گفتند تو از شیعیان و دوستان او هستى؟ گفت من از شیعیان و دوستان على نیستم، و لیکن آن حضرت را دوست میدارم، و دشمن نمیدارد کسى او را مگر آنکه در اموال و فرزندانش شریکم «۱».
گفتند: یا أبا مرّه آیا فضیلتى از على میدانى؟ گفت بشنوید اى گروه ناکثین و قاسطین و مارقین دوازده هزار سال در میان بنى الجان عبادت خدا مینمودم و چون خداوند بنى الجان را (بواسطه کفر و فسادشان) هلاک و نابود نمود بسوى خدا شکایت کردم از تنهائى، پس خداوند مرا بآسمان دنیا برد و در آنجا میان ملائکه دوازده هزار سال خدا را عبادت نمودم و با ملائکه تسبیح و تقدیس الهى مینمودم که نورى درخشنده بر ما گذشت و ملائکه بسجده رفتند و گفتند: سبوح قدوس، این نور نیست مگر نور ملک مقرب و یا پیغمبر مرسل! که منادى از جانب خداوند گفت: این نور ملک مقرب و پیغمبر مرسل نیست بلکه نور طینت على بن ابى طالب است.
۱۱- ۱۰- حدیث کردند ما را... از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که میفرمود: هر که دوست بدارد على را در زنده بودن من و بعد از رحلت من خداى تعالى براى او أمن (از هول و دهشت قیامت) و ایمان (کامل) بنویسد تا زمانى که خورشید طلوع و غروب میکند و هر که او را دشمن بدارد چه در حال حیات من و چه بعد از رحلت من میمیرد مانند مردمان زمان جاهلیت (که دین و
ایمان نخواهد داشت و بطور حتم و یقین اهل جهنم خواهد بود) و از او بازخواست مینمایند از رفتار و گفتارش.
۱۲- حدیث نمود مرا... از ابو أیوب انصارى که میگفت: دوستى على علیه السّلام را بر اولادهاى خود عرضه کنید پس هر یک از آنها که اظهار دوستى نمود بدانید که فرزند خود شما است (و حلال زاده) و هر کدام از ایشان که دوست نداشتند (بدانید که حرام زاده است و) باید از مادرش سؤال کنید که او را از کجا آورده زیرا شنیدم از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که میفرمود: بعلى بن أبى طالب علیه السّلام یا علی دوست نمیدارد تو را مگر مؤمن، و دشمن نمیدارد تو را مگر منافق، و ولد الزنا، و کسى که مادرش در حال حیض باو حامله گردیده.
علل الشرائع / ترجمه مسترحمى، النص، ص: ۳۰۶
پاورقی:
______________________________
(۱) شرکت شیطان در اموال عبارتست از اینکه اموالى از طریق حرام بدست آید مانند ربا، دزدى، برنده شدن بخت آزمائى، قمار، غشّ در معاملات و غیر ذلک و شرکت شیطان در اولاد، از اخبار اهل بیت رسالت علیهم السّلام معلوم میگردد که مباشرت با حلال در بعضى اوقات (که شمه اى از آن در صفحه- ۱۸۵- گذشت) و هم بستر شدن با حرام موجب شرکت شیطان مى شود در فرزندى که بوجود مى آید، و چنین فرزندى یقینا عنصر خطرناک براى خانواده خود و ملت خواهد بود.
و خداى تعالى فرموده: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً، هر که رو از دستورات من (و
فرستادگان و حجج من) بگرداند (یک دل مضطرب و یک محیط نامرتب و آشفته و) یک زندگى سخت و پرآشوبى خواهد داشت، و اولادى که از غیر مجراى دستور شرع بوجود آید چه آشوبى بپا خواهد کرد.
مرحوم خوئى در (۱۰۱- ۶- ج) نهج البلاغه میفرماید: در حدیث است که وقتى شیطان فربهى شیطان لاغر اندامى را دید و از او پرسید چرا لاغر هستى؟ گفت مسلط هستم بر مردى که هر وقت غذا میخورد و آب مى آشامد و با خانواده خود همبستر مى شود «بسم اللَّه» میگوید و من محروم میشوم از شرکت با او.
علل الشرائع / ترجمه مسترحمى، النص، ص: ۳۰۵
- ۹۶/۱۲/۲۴